نقد Ready Player One محصول 2018
نقد Ready Player One محصول 2018: فیلم ready player one «بازیکن شماره یک آماده» فیلمی در ژانر علمی-تخیلی و موضوع آخرالزمانی به کارگردانی و تهیهکنندگی استیون اسپیلبرگ است که در سال 2018 منتشر شد.
نقد Ready Player One محصول 2018
به نقل از موسسه استاد فرج نژاد در نقد فیلم بازیکن شماره یک، داستان فیلم ready player one از جایی آغاز میشود جامعه جهانی پس از گذراندن غارت، جنگ و سختیهای بسیار در جهان واقعی، در سال 2045 تنها راه نجات خود را نه در پذیرش مشکلات، بلکه در فراموشی آن مییابد. در این میان طراح بازی به نام «جیمز هالیدی» جهانی مجازی به نام «اویسیس» که امروزه از آن با عنوان متاورس یاد میشود ایجاد میکند تا بشر بتواند بدون محدودیتهای مادی به هویت و دنیای خیالی خود جامه عمل بپوشاند.
در محلههای زاغهنشین اوهایو نوجوانی به نام «وید» که والدین خود را در میان همین اتفاقات تلخ از دست داده است، همراه خالهاش زندگی میکند. وید که از کودکی در فضای متاورس زیسته، تجربه خاصی در جهان واقعی ندارد و تمام دنیای خود را محدود به همین بازی میداند.
در فیلم ready player one جهان به شدت متأثر از این بازی شده است. جیمز هالیدی پس از مرگ خود با مسابقهای که طراحی میکند دنبال انتخاب جانشینی برای اداره متاورس است. در این بخش منجی متاورس وارد عمل میشود تا با به دست آوردن تخم اژدها خداوندگار متاورس شود. او در راه رسیدن به تخم اژدها ماجراهایی در پیش دارد.
شخصیتپردازیهای فیلم ready player one
در دنیای متاورس، هویت فرد، ثابت و تشخصپذیر نیست؛ بلکه یک هویت سیال است. چرا که ما میتوانیم برای خود هویت خیالی بسازیم. هویتی که میتواند به طور کامل از واقعیت گسسته باشد؛ شخصیتهایی که در این فیلم نقش ایفا میکنند و ما در نقد فیلم ready player one آماده سعی کردهایم که به هر دو بعد افراد اشاره کنیم. البته این هویتها ارتباطی دو طرفه با هم دارند که به خوبی در فیلم به نمایش درآمدهاند.
البته یک وقت در متاورس، شخص میتواند خودش با هویت حقیقی باشد و تنها از آن به عنوان یک وسیله برای انجام دادن امور روزمرهاش استفاده کند. اما یک وقت هم میتواند هویت جدیدی برای خودش بسازد و با تعریف تازهای از خود، وارد اجتماع شود که این کار، تنها در دنیای متاورس امکانپذیر است. در این انتخاب، تصورات خیالیاش را در متاورس محقق میکند.
وید اوون واتس
نوجوانی 15ساله فیلم ready player one که تجربه خاصی در دنیای واقعی ندارد، تمام زندگی خود را محدود به فضای متاورس میداند. او با نام مستعار «پارزیوال» در راه رسیدن به جایزه هالیدی با دختری به نام «سامانتا اولین کوک» علاقهمند میشود.
او را میتوان منجی منحصر به فرد سینمای هالیوود دانست. شخصی که در زندگی واقعی انسانی بیمصرف است و در پیچوخم داستان تبدیل به منجی جهانیان میشود.
در فیلم ready player one ویژگی مشترک او و هم سالانش در تعامل با پدیدهها، سختکوشی و مصمم بودن است. هر چند که آن هدف پوچ باشد. در واقع سینمای هالیوود پس از ساختن اسطورهها و الگوهایی غیرقابل دستیابی برای نوجوانان تصمیم گرفته است تا الگویی از میان خودشان به آنها ارائه دهد. الگویی که کاملا با اتکا بر خود به موفقیت میرسد.
سامانتا اولین کوک
سامانتا با نام مستعار آرتمیس در اوایل فیلم با پارزیوال آشنا میشود. پارزیوال که به «آرتمیس» علاقهمند شده، در مسابقه کلید اول تخم اژدها بر خلاف جریان مسابقهها به آرتمیس کمک میکند و او را از دست کینگ کونگ نجات میدهد. ارتباط آنها در ادامه فیلم محکمتر میشود.
در فیلم ready player one آرتمیس با اینکه شخصیتی محکم و سختی کشیده است و علاقه به تنها زندگی کردن دارد، تنها با چند برخورد نسبتاً عادی با پارزیوال، به او علاقهمند میشود. او که برای انتقام گرفتن از «آی او آی» وارد متاورس میشود، پارزیوال را نوجوانی ضعیف میداند و او را به این دلیل که تمام زندگیاش محدود به متاورس است ملامت میکند.
نکته مهم آن است که چگونه در فیلم ready player one این چنین شیفته پارزیوال میشود؟ با اینکه میتوان برای این سؤال توجیهاتی تراشید، اما نمیتواند ضرورت این سؤال را به طور کامل از بین ببرد. این مسأله به نوبه خود اتفاقی غیرمنطقی است و آن را میتوان از ضعفهای شخصیتپردازی و نویسندگی فیلم دانست.